یک روزنامه کویتی اعلام کرد که خواننده مشهور عرب نانسی عجرم با دندانپزشک خود بنام فادی الهاشم ازدواج کرد ومراسم عروسی آن دو در جزیره قبرص فقط با حضور خانوداه عروس وداماد به دور از چشم رسانه های گروهی برگزار شد.
به گزارش شماره روز پنجشنبه 4-9-2008، روزنامه کویتی "الرای" با استناد به بیانیه دفتر نانسی که گفته است ازدواج در اول ماه اوت برگزار شد ،عروس وداماد برای گذراندن ماه عسل راهی یکی از جزایر اروپایی شدند .
پیش از این قویا شایع شده بود که نانسی عجرم ،خواننده زن لبنانی با دندانپزشک خود رابطه عاطفی دارد ولی عجرم همواره از اظهار نظر درباره اخبار منتشره در مطبوعات در اینباره خود داری می کرد .
وی قبلا گفته بود هنوز چیزی اتفاق نیفتاده است واگر مساله ازدواج جدی شد در صورت ضرورت آن را مطرح خواهد کرد زیرا دلیلی وجود ندارد تا از این مساله دچار شرم شود .
شایان ذکر است که ترانه های نانسی که بیشتر به لهجه مصری می باشد طرفداران بسیاری بویژه میان جوانان در کشورهای مختلف عربی دارد ومعروفیت وی از مرزهای جهان عرب نیز فراتر رفته است .
سیاست های مردانه(یکشنبه 87 شهریور 10 ساعت 2:4 عصر )
با توجه به متفاوت بودن بعد جسمانی و روحی زنان و مردان ، در کنار هم قرار گرفتن دو جنس زن و مرد می تواند باعث جبران کمبودها و تعدیل نیازها‌یشان شود. زن و مرد مکمل یکدیگرند و بنابراین باید، برای بالا بردن میزان آرامش، رفاه ، رشد و امنیت یکدیگر در طول زندگی مشترک بکوشند. اقتدار و تدبیر یک مرد در قبال همسرش، نقش مهمی در میزان سلامت و سعادت یک رابطه مطلوب زناشویی دارد .
ادامه ی طرح مواردی از تدبیر مردان در همسرداری :
1- از همسرتان در زندگی و در جمع دوستان خانوادگی و بستگان، ستایش و تعریف کنید .
2 - سعی کنید که در جمع از همسرتان بیش از حد تعریف و تمجید نکنید و زیاد وی را به شوخی نگیرید .
3 - توجه داشته باشید که به همسرتان هم با عمل و هم به صورت گفتاری علاقه ی خود را نشان دهید .
4 - در مورد آرمانها ، اعتقادات و اندیشه های همسرتان ، همراه و مشوقش باشید نه در مقابل و مانعش .
5 - هیچگاه همسر خود را با دیگران ( چه در ذهن خود ، چه در گفتار خود ) مقایسه نکنید، فقط در مواردی که برتری با همسر شما باشد .
6 - خیلی مهم : همسرتان را با مادر ( و احیانا خواهر خود ) مقایسه و سنجش نکنید . و از همسرتان انتظار رفتارهای مادرانه نداشته باشید !!!!!
7 - برای انتقاد از همسرتان از شیوهای غیر مستقیم و بدون سرزنش استفاده کنید . و برای گفتن نقاط ضعف یا اشتباه وی ، سعی کنید با مقدمه ای از نقاط قوت و حسن هایش شروع کنید . این انتقادات و تذکرها به هیچ عنوان نباید در جمع دوستان و بستگان گفته شود .
8 - اگر مادر و پدرتان یا هر فردی از خانواده ی شما از همسرتان انتقاد یا گله ای داشت بهتر است که از طریق شما به او منتقل شود . و یا در حضور شما و در شرایطی دوستانه و بدون جانبداری یک طرفه باشد .
9 - تنها فقط انتقاد نکنید . پیشنهاد و راهی هم برایش بیان کنید . و این پیشنهاد ها باید جنبه ی اختیاری داشته باشد و اجازه دهید که همسرتان تصمیم گیری کند .
10 - در ارتباط با همسرتان رفتار منحصر به فرد و متفاوتی داشته باشید تا تفاوت ارزش جایگاه او با دیگران در نزد شما، برای او نیزمعلوم گردد . کلمات و اصطلاحات زیبا و عاطفی را که به همسرتان می گویید ،در مورد دیگران کمتر به کار گیرید .
11 - وفادار بودن و ماندن نسبت به همسرتان، مهم‌ترین و والاترین حسن شما خواهد بود.
یک زن، اگر از عشق و وفاداری همسرش اطمینان کافی حاصل کند، معمولاً تا هر جایی با او در زندگی پیش خواهد رفت . پس به همسرتان حسن نیت خود را نشان دهید .
12 - زمانی می‌توانید از رفتار او با خانواده خود لذت ببرید که در رفتار خویش با خانواده او، رعایت اصول را بکنید.
13 - همسرتان را درک کنید . همانطور که شما هم خسته و ناراحت می شوید ، وی هم خسته می شود.
14 - همان‌گونه که زن باید التیام بخش خستگی‌ها و اندوه‌های شوهرش باشد، در مقابل، هیچ کس به اندازه شما نیز نمی‌تواند چنین نقشی را بدرستی ایفا کند.
15 - معمولاً آقایان دوست دارند در موقع ناراحتی تنها باشند، اما غالباً خانم‌ها دوست دارند در این مواقع همدردی و حمایت شما را به وضوح دریافت کنند . پس در چنین زمانی با حوصله به صحبت های همسرتان گوش کنید .
16 - توجه داشته باشید که هیچ‌کس به‌دلیل دوست داشتن زیاد و ابراز علاقه مکرر، لایق دریافت بی‌اعتنایی و پرتوقعی نیست !
17 - همیشه اولین کسی باشید که در مورد اخبار و اتفاقات روزمره با همسرتان صحبت می‌کنید.از این طریق می‌توانید براحتی از تعریف یا تشدید موضوع توسط دیگران و بروز دلخوری و سوء تفاهم برای همسرتان، پیشگیری کنید .
1- به جای انکه از روی در مانگی رمانتیک باشید با چشمان باز و امیدوارانه رمانتیک باشید.
2- به خاطر داشته باشید خوشحالی و خوشبختی چیزی نیست که مالکش باشید.خوشبختی یک مهارت است .
خوشبختی را نمی توانید به چنگ آورید. خوشبختی را هنگامی تجربه خواهید کرد که بیاموزید در هر لحظه چگونه
زندگی کنید.
3- چنانچه خواهان آن هستید که عاشق باشید. می بایست نخست عشق را در درون خود جسته و یافته باشید.
فقط در این هنگام است که عشق را در دیگری نیز خواهید یافت.
4- به ازدواج خود مانند راهی محتول کننده و سفری که در بردارنده رشد و تغییر شخصی است بنگرید . گام
برداشتن در این مسیر برای شما و همسرتان نیرو استحکام , پایمردی و بردباری به همراه خواهد آورد تا بتوانید
سفر عشق را دو شادو ش یکدیگر بپیمایید.
5- به همسرتان توجه و علاقه نشان دهید و هرگز از یاد مبرید که چرا عاشق او شدید.
6- به همسرتان کمک کنید شما را بیشتر و بهتر دوست داشته باشد. با در میان گذاشتن خواسته های پنهان و
نیز درونی ترین و عمیقترین نیازهایتان با او کمکش کنید تا شما را خوشحال کند.
7- به بیان این نکته که عاشق همسرتانید اکتفا نکنید. به او بگویید چرا دوستش دارید و به او عشق می ورزید.
8- اعجاز و وفوری را که همسرتان با عشق خود به زندگیتان آورده شکر گزار باشید.همانا او کلید ورود شما به
بهشت روی زمین است.
9- به خاطر داشته باشید ازدواج به شما کمک می کند تا هر آنچه را در شما دوست داشتنی نیست بهبود
بخشید.
10- پایبندی خود را ازدواجتان هر روز تمدید وتجدید کنید . آن را قوی تر و عمیقتر از روز قبل سازید. این امر رابطه
شما را از یک دوستی و یا موانست به یگانگی و الحاقی حقیقی و کم نظیر بدل می سازد که یک یک اعمال و
حرکات شما را از معنا و مفهوم آکنده می سازد.
همواره مراقب چهار نشانه هشدار دهنده در مورد ازدواج باشید:
مقاومت, مخالفت, جبهه گرفتن
بی میلی, دلخوری , انزجار
طرد کردن , رد کردن , نپذیرفتن
واپس زدن , سرکوب کردن و سرخوردگی
به خانمتان بنازید. چرا که نه؟ او احتمالا بهترین کسیه که می شناسید. اینو به تمام دنیا بگید.
برای یک خانم اینکه شوهرش به داشتنش افتخار می کنه خیلی اهمیت داره. اینکه حس کنه همسرش همه جا اونو با افتخار می بره و به خوبیاش و خانمیاش افتخار می کنه خیلی ارزش داره. اینو به آقایون می گم. همیشه از خانمتون تعریف کنید. مخصوصا جلوی کسانی که به نحوی به شما مربوط می شن. دوستانتون و خانواده تون. درسته وقتی ازش جلوی خانواده خودش تعریف می کنید خوشحال می شه اما تعریف از او جلوی خانواده و دوستان خودتون راضی ترش می کنه. امتحان کنید.
پله(جمعه 87 شهریور 8 ساعت 1:21 عصر )
پلکانی گذاشتم تا به خدا برسم.... اما نیمه ی راه افتادم....
دوباره راهم را آغاز کردم.... باز افتادم
چند بار این کار را تکرار کردم اما افتادم
آخر فریاد زدم و گفتم:
خدایا من می خواهم به تو برسم چرا این چنین میکنی؟
خدا گفت می خواهم ببینم تا چه حد مرا دوست داری؟....
گفتم: چگونه؟.... گفت: آنقدر تورا به زمین انداختم تا تو اعتراض کنی
و هر وقت تو این چنین کردی فهمیدم
که تو همانقدر مرا دوست داری....
گفتم: نه خدا اینگونه نیست...گفت: هست...
چون اگر مرا دوست داشتی هر چقدر هم می افتادی
باز به خاطر من و عشق من هیچ نمی گفتی...
خدایا کمکم کن تا به تو برسم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
